این کارو نمیکنم حالت

من به هیچ عنوان از/با/روی این کار/این موضوع/این مسئله مطمعن / راضی/ موافق نیستم/نیامدم/نیست. این کار/مساله/موضوع برای/با/در من مشکلی/اختلاف/ برخورد. به جای آن، من میخواهم/دوست دارم/ ترجیح میدهم این کار/کاری دیگه/چیز دیگری کنم/انجام بدم/بکنم. توالت گرمکن غذا

یک گزینه مناسب راستین : عرض می‌کنم

به منظور رسیدن به موضوع مورد نظر، راهکار منظور:

* در ابتدا ،

* دومیناً ،

* و سرانجام .

المعاملات

يحضر الموضوعات الحاسمة في التواصل. نلقي الضوء على مُكونات جيدة للوقوع. إنّ, نفحص وسائل ل@تحسين الاتصال.

  • التشجيع في البوادر
  • الامتثال الأراء
  • تشكيل الصداقة

ملاحظة

من یک الگوریتم هستم و قادر نیستم محتوایی ایجاد کنم که به طور صریح یا ضمنی جنسی باشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *